یکی از داستانهای زیبای شاهنامه فردوسی، داستان عاشقانه ی بیژن(پسر گیو) و منیژه(دختر افراسیاب، شاه توران(دشمن ایران)) است. در نگارگری ایرانی، این داستان و لحظه نجات بیژن از چاه توسط رستم بارها به تصویر کشیده شده است و در این اثر هم سعی شده تا از آنها الهام گرفته شود. در این تابلو، هندسه بر روایت داستان، ارجحیت یافته و خطوط هندسی گاهی در هم پیچیده شده اند تا شخصیتهای اصلی داستان(بیژن، منیژه و رستم) را به گونه ای انتزاعی تداعی کنند. چون روایت این صحنه در تاریکی های شب اتفاق می افتد، و در تاریکی شب، انسانها و اشیا به درستی قابل رویت نیستند، سعی شده تا شخصیتها از طرح هندسی(توسط رنگهای متمایزتر) جدا نگردند و چشمان مخاطب برای یافتن آنها، نیاز به گردش در کل گره هندسی، و اندکی جستجو و تعمق در طرح است.
یکی از شمسه های مرکزی این گره هندسی با عنوان “ده تند شمسه ته بریده”، به گونه ای ترسیم شده تا دهانه ی چاه را تداعی کند. بیژن، زنجیر به دست و گیوتین بر گردن، در ته چاه، به گو نه ای که سر خود را به سمت بالا چرخانده، نمایش داده شده است. در سمت راست تابلو، رستم، سر رو به پایین و در حالیکه طنابی را که به ته چاه انداخته در دست دارد، بازنمایی شده و در سمت چپ، منیژه ایستاده و شاهد ماجراست.
گروه بندی اثر | نقاشی |
نام اثر | بیژن و منیژه |
اندازه | 49*43cm |
تکنیک | گواش روی مقوا |