آشوب یادها
حشمت الله بهزادی از همان نسل طلایی متولد دهه 20 است. نسلی که پیوندش با هنرستان هنرهای زیبای اصفهان عمیق و همیشگی است. بهزادی در دهه 40 جایی که در اصفهان نمایشگاه و رویداد هنری به شکل امروز مرسوم نبود در آبادان و اهواز مدرن آن زمان آثارش را به نمایش می گذارد و این آثار در نمایشگاه های معتبر تهران هم حضور دارد.
ریشه های بهزادی اما به اصفهان و به دوران نوجوانیش باز می گردد، به جرقه های نخست هنر:«خانه ما چهارسو نقاشی بود. بعد از مدرسه می رفتم به یک قلمزنی در خیابان شیخ بهایی که به زیبایی هر چه تمام تر قلمزنی می کرد و تابلوهای سیاه قلم خود را پشت ویترینش می گذاشت.همانجا محو کار آن استاد شدم.» هنرستان هنرهای زیبا برای بهزادی 13ساله تمام دنیایش می شود. نخستین روز، روز سرنوشت ساز است: «در نخستین روز از هنرستان هنرهای زیبای اصفهان به من گفتند برو کلاس طراحی آقای پورصفا. استاد هم گفت باید متریال شناسی و طراحی یاد بگیرم.» اگر در سال های اخیر با وجود مراکز غیرانتفاعی و کلاس های رنگارنگ هنری، دانشجو در همه حال قربانی و مورد سواستفاده مالی و حتی معنوی قرار دارد اما 60 سال پیش در اصفهان و در هنرستان هنرهای زیبا اینگونه نبود و همه چیز حساب شده و با حمایت همه جانبه پیش می رفت: «هر سال قلم، رنگ و سه پایه نقاشی و کلا هر کاری که برای نقاشیمان احتیاج داشتیم را در اختیار ما می گذاشتند. استاد پورصفا احتیاجات را می نوشت و ما می رفتیم از انبار می گرفتیم. حتی هر سال عید، شصت تومان به عنوان تشویق هنرمند هدیه می دادند.» استادان هم استادان استثنایی بودند:« حاج مصورالملکی یک اتاق داشت و شاگردان هنرستان را می پذیرفت. این استاد به ما یاد می داد که چگونه از موی پشت گردن گربه قلمو بسازیم. استاد بهادری هم در نگاره ایرانی، با دست، معجزه گری می کرد. استاد مثل یک پدر مهربان و بزرگوار هفته ای یک بار به کلاس ما سر می زد.» امتحانات هنرستان هم امتحانات کمی نبود و با برنامه ریزی و حتی طاقت فرسا بود:«برای سال آخر استاد پورصفا ما را برد میدان نقش جهان و هر کدام از بچه ها را در مکانی قرار داد. زمستان بود و بوم و رنگ همراهمان. من را برد بالای مسجد شیخ لطف الله و گفت این اصفهان و اصفهان را ترسیم کن. دست هایم یخ کرده بود. خودش هم شروع کرد به کشیدن نقاشی و در طول روز می آمد و سر می زد. با چه مشقتی باید کار را تحویل می دادیم.» دوران شش ساله هنرستان تمام می شود و راه خوزستان ادامه زندگی بهزادی است. چندین نمایشگاه انفرادی و گروهی در آبادان و اهواز که در آن سال ها شرایط مدرنی را از سر می گذراند راه بهزادی جوان و پرشور است.
افسونگری اصفهان، بازگشت دوباره ای به این شهر است اما دهه 60 خلأ فرهنگی و هنری اصفهان است. صبوری و معلمی به سال 68 و شروع نمایشگاه های این هنرمند به پنج نمایشگاه انفرادی در گالری کلاسیک منجر می شود. نقاشی ایرانی و سبک های مدرن را به نمایش می گذارد و نمایشگاه، محلی برای دیدار استادان و شاگردان قدیم است. به طوری که سی سال پیش نخستین نمایشگاه خود در اصفهان و در گالری کلاسیک را به سه استاد خود:«بهادری،ابوعطا و پورصفا» تقدیم می کند.
امروز و در 77 سالگی با قلم فلزی، تاریخ و نگاه طنز تلخ خود نگاهی تاثیرگذار به حوادث پیرامون خود انداخته است. حشمت اله بهزادی با نگاه شاعرانه، زمانه خود را اینگونه پیش روی ما قرار داده است. و این نمایشگاه علاوه بر دیدن آثار می تواند حضور و دیدار بچه های قدیم هنرستان؛ همان نسل طلایی و تکرار ناپذیر 60سال پیش باشد.
حامد قصری