« خواب؛ کیچآرتِ مرگ»
۱.آماده شدن برای خواب احتضاریست خفیف.
حالت خواب عبارت از وضعیتی است که عدم توانایی ارادی در کنترل محیط فیزیکی و کاهش یا فقدان سطح هوشیاری، تعلیق نسبی ادراکات حسی و غیرفعال شدن تقریباً تمام عضلات ارادی را مشمول میگردد.
در خواب دمای بدن شروع به کاهش و ضربان قلب به سرعت، شروع به کند شدن میکند و گردش خون وضعیت خفیفی پیدا میکند و تنفس، نامنظم و کند میگردد.
در واقع خوابیدن در حالتی از عُسرت و درماندگیِ جسمی رفتن است.
علائم جسمی یک پیکر در خواب، بسیار شبیه به مرگ میباشد.
در برخی مکاتب و مذاهب، خواب را تأویلی از مرگ دانسته و معتقدند «خواب» برادر «مرگ» است و شکل ضعیفى از آن؛ چرا که رابطه روح با جسم، به هنگام خواب به حداقل مى رسد و بسیارى از پیوندهاى این دو قطع مى شود.
۲.«کیچآرت»: ” کیچ ” واژهای آلمانی و در معنای لغوی به معنی زباله یا دور ریختنی و چیزهای بیمحتوا، پرزرق و برق و چشمپرکن است. اما این واژه امروز به معنای هنر بازاری و قابل دسترس میباشد.
کیچآرت هنری فاقد ارزش زیباییشناسی و در دسترس عوام است. به عبارت دیگر کلیشه شدن مفهوم و گردش نسل به نسل آن، موجب آفرینش کیچ میشود. وقتی که هنر دیگر بیانی و حاوی پیام نباشد و فقط جنبه دکوراتیو داشته باشد و به عبارتی جنبه عمومی پیدا کند و به تولید چند نسخهای برسد، کیچ آرت نامیده میشود و در واقع کیچ، کلیشهای بیارزش است.
کیچآرت آثار گرانبها و نفیس هنری را به آثاری همگانی و عمومی تبدیل مینماید و ابهت و عظمت اینگونه آثار را درهم میشکند.
فرمی مرسوم از کیچآرت، عکسها و نقاشیهای سهلتی شده است و نمونهاش را فراوان در ویترین مغازههای فروشنده آثار کیچ و بر دیوار بسیاری منازل میتوان دید.
در حقیقت با سهلتی کردن آثار نیز، به گونهای به فرمی جدید در کیچآرت پرداخته میشود.
۳. خواب میتواند موجب تقلیل شدت مرگ باشد.
کافی است کمی قبل از خواب به دگرگونی شگرفی که در خواب برایمان ایجاد میگردد بیاندیشیم و به نکاتی که در بالا به تفصیل آن پرداخته شد توجه کنیم.
به واسطه عمومیت داشتن وهمگانی بودنش، به خواب رفتن را کاستن از ابهت و سنگینی بیاندازهی مرگ میشود دانست
و به عبارتی میتوانیم عنصر خواب را نسخهی تضعیف و تکثیر شدهای از عنصر مرگ، با شدتی کمتر از آن پنداریم و اینهمانیِ مختصری بین آنها یافت کنیم.
در نتیجه خواب نیز به نوعی کیچآرتِ مرگ میتواند باشد و وقتی آماده برای خواب میشویم حقیقتاً برای تجربه و پیشوازِ تناسباتی از مرگ حاضر میشویم.
شهرام احمدزاده ترکمانی