راه های تازه ای برای بیان وضع واقع
همه هنر انتزاعی است، به این معنی که همه هنر با جهان در می آمیزد و وجهی از آن را منتزع می کند تا شیئ یا واقعه ای را به ما نشان بدهد که به فهم ما از جهان جان تازه ای بخشد.
بیننده، همواره در ارتباط با آثار کلاسیک (موضوع مشخص) وضعیتی منفعل دارد زیرا همه چیز برایش روشن است. اما بیننده آثار انتزاعی در مواجهه با اینگونه آثار نیازمند اندیشه گری و پذیرفتن دعوت به چالش است؛ و من سعی داشته ام این رویارویی و درگیری ذهنی را ایجاد کنم.
در کارهای پیش رو تلاش نموده ام تا از بازنمایی موضوع، به طور مشخص و واضح پرهیز کنم؛ هرچند که انگیزه شروع آثار بر مدار موضوع رقم خورده است ولی هرگز به سیاق واقع نگاری مرسوم، بر آن متعهد نبوده ام. (در اغلب کارها، نگاه به زمین از بالا به گونه ای که توهمی از عمق و پرسپکتیو را القا نماید مورد توجه بوده است) ؛ در اینجا هر لکه ای می تواند (مانند هر چیزی در زندگی) معنایی داشته باشد؛ قطعا” بیننده آثار انتزاعی، از لذت بازشناسی واقعیتی معلوم، محروم می شود؛ ولی در عوض با وجوه دیگری از واقعیت که اکنون پدیدار شده است ؛ روبرو خواهد شد
در تولید این کارها، آزادانه از مواد بهره برده ام. رابطه سنتی با بوم و ابزار نقاشی را کنار گذاشته و شیوه های تازه ای را مورد تجربه قرار داه ام. دستاورد این تغییر در برخورد؛ کیفیت و جنبه های تجسمی جدیدی را برایم به ارمغان آورد. مثلا” نوعی از بافت ایجاد شد، که توهمی از عمق و حرکت را القا می نماید، با کنترل رنگ، شدت تاثیر گذاری فرمها را افزایش داده ام. سیال بودن مواد مورد استفاده در کارها؛ در هنگام اجر، این امکان را برایم فراهم می ساخت که امکانات بیانی بیشتری را تجربه نمایم و این حسی قانع کننده و رضایت بخشی برای یک نقاش است.
جواد طاهری
پاییز 97