هر چند زن و زنانگی موضوع تمامی آثار خانم براهیمی در نمایشگاه باری دگر بود، اما آثار را می توان به دو گروه تقسیم کرد. گروه اول: اکثریت آثار دفرمه شده ی پیکرهای زنانه در محیط استخر مانند که با گویش ایرانی وحدت تصویری یافته است. رنگ های ابی، آجری را در معمار و نگارگری های ایرانی قبلا دیده بودیم اما در اجرای خانم ابراهیمی هر چند تاکید بر سطح دیده می شود اما ترکیب بندی فضاء را گسترش می دهد و احساس عمق را ایجاد می کند. البته رنگ ها نیز حس عمق را تشدید می نماید. پرداختن به فیگور زنانه با توجه به منع نمایش فیگور در کل ( زن و مرد) و به ویژه فیگور زنان در ایران ، بسیار از نقاشان را به سمت دفرم سازی هدایت می کند. اینکه ابراهیمی از این سو به دفرمه پرداخته یا هر سوی دیگر مهم نیست. مهم پرداختی از فیگورهای زنانه است که با فرم های منحنی و چاق نما مانند حیوانات یا اشیاء این سو و آن سوی فضای های معماری مسطح شد در حرکت هستند. این برداشت کهنگی زیست انسان معاصر را می نماید. پیری ، خزیدگی و رنگ های پیکره ها در محیط هندسی تر محیط تضادی نرم ایجاد می کند. در کنار این آثار چند اثر با تضاد های فرمی آشکار تر الهام گرفته از نقاشی های قاجاری حضور دارند. براهیمی می گوید این کارها جدیدتر هستند. مجموعه اول بسیار به آثار نقاشان ده های 30 تا 50 ایرانی نزدیک است. حضور نوعی مدریسم ایرانی که در آن سال ها بیشتر شاهد آن بودیم. اما گروه دوم: سبکی هست که بیشتر در تهران حضور داشته و سبک قاجاری را با سبک مدرن ترکیب می کند. هرچند هر دو گروه نقاشی موضوع مدار بوده و از این جهت زائقه ی ایرانی را تامین می کند
حسین تحویلیان