در نگاه به مجموع آثار خانوم براهیمی طبیعتا اولین چیزی که جلب نظر می کند فیگورهای د فیگوره شده است و این عنصر انچنان حضورش پررنگ است که مخاطب را پیدا کردن نقش این فیگورها فرا می خواند. اما پس از گذر فیگورها پس زمینه شروع به نقش افرینی می کنند به نظر می رسد در پس زمینه رنگها رنگهایی باز هستند و المان های نمادین هم وجود دارند. وجود این دو خصیصه یعنی رنگ های باز و نمادهایی مثل اسب یا در کلون دار یا تخت ها نقاشی ها را حائز اشاره ای به فضای معماری قدیمی می کند و این حرکت با فیگورها وارد دیالوگ می شوند . این مسئله نقاشی ها را حائز نوعی پیام می کنند پیامی که از چند پهلویی و تاویل پذیری اثر می کاهند. اما در بعضی از اثار فیگور در پس زمینه بیشتر حل شده و حالا زمینه دیالوگ بین متن و.پس زمینه کم رنگ تر .و بار حسی تابلو ها بیشتر می شود به این صورت تاویل پذیری و کشف بیشتری را وارد کار می کنند
ممنون از خانوم براهیمی که آثار خودشان را با ما به اشتراک گذاشتند
آرش فرهنگ پژوه